آموزش نویسندگی و جلسات کانون پویندگان دانش
به نام خالق هستی..
چکیده موضوع جلسه ششم[][] آموزش نویسندگی خلاق سطح پیشرفته با استاد شهروز براری صیقلانی کانون پویندگان دانش
هنرجویان عزیز ، بیگانگی پدیده ای هستش به قدمت زندگی انسان که معنای بسیار وسیعی داره. دامنه ی مفهوم این پدیده از غربت رمانتیک که حاصل دلتنگی و بازگشت به کودکی و روستاست، شروع میشه و تا غربت روان شناختی که حاصل فرار از خویشتن و یا نتیجه ی احوال سیاسی و اجتماعی است، امتداد داره . این پدیده در برخی دوره ها به دلایل مختلف شدت گرفته . در عصر کنونی ساکنان سرزمین فلسطین به دلیل رویارویی با بحران هایی مانند آوارگی و غربت، ترس از استعمار و فشارهای اقتصادی و سیاسی، بیش از دیگران گرفتار این پدیده شدن.
جبرا ابراهیم جبرا ادیبی است فلسطینی که رنج هم وطنان خود را در این فاجعه احساس کرده و آن را در آثار خود نشان داده. ""البحث عن ولید مسعود"" از داستان های اونه ، که به طور چشمگیری این پدیده را منعکس ساخته به گونه ای که در آن بیگانگی ذاتی و اجتماعی و فرهنگی با نشانه های متعدد آن و به شیوه جریان سیال ذهن قابل بررسی هست. بکارگیری این روش امکان بروز اندیشه و ذهنیت شخصیت ها را فراهم می کند و درنتیجه از بیگانگی درونی آن ها تصویری به دست میده . تطبیق الگوهای روایت شناسی بازتاب مفهوم بیگانگی را آشکار می سازه .
جلسه هفتم ، چکیده [][]
[][]چکیده موضوع تدریس جلسات آموزش نویسندگی خلاق سطح پیشرفته توسط استان براری کانون پویندگان دانش
زبان با دین، مذهب، جنسیت، سن، شغل، محیط، شرایط اجتماعی، و تحصیلات گویندگان پیوند داره و همین موارد از عوامل ایجاد تیپ های شخصیتی در افراد میشه . مبحث تدریس بنده در این جلسه ، بررسی کارکرد زبان در تیپ های شخصیتی داستان های کوتاه مانند یکی بود یکی نبود، شاهکار، تلخ و شیرین، کهنه و نو، غیر از خدا هیچ کس نبود، آسمان و ریسمان، قصه های کوتاه برای بچه های ریش دار، و قصة ما به سر رسید سید محمدعلی جمال زاده ست. در این راستا نخست تیپ های شخصیتی داستان و ویژگی های خَلقی و خُلقی هریک از تیپ ها مشخص میکنیم سپس با توجه به هدف اصلی مؤلفْ داستان ها، شرایط اجتماعی، متغیرها و مؤلفه های موجود، و رابطة کارکردهای زبانی با تیپ های مورد نظر را باید یک به یک بررسی کنیم ؛ به ویژه زبان، واژه ها، و عبارات متناسب با تیپ ها از لحاظ طبقة اجتماعی، شغل، تحصیلات، دین و مذهب، جنسیت، تابو، محیط، و مناسبات قدرت رو براتون به وضوح و شفاف آشکار میسازم تا دیگه سرکار خانم مرادیانی مثل جلسه یکشنبه با بنده یکی به دو نکنن که دلشون میخواد برای همه ی شخصیت های رمان یا داستان کوتاهشون با یک لحن و با یک دایره ی واژگان ثابت و مشترک دیالوگ بنویسند ... (خنده )
. به محتوای این جلسه و جلسه بعد میشه به چشم یک پژوهش نگاه کرد و البته این پژوهش حال استمراری بنده به شیوة توصیفی و داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا با ابزار کتاب خانه بررسی خواهد شد. و از اکنون بنده یعنی شهروز براری صیقلانی به شما ضمانت میکنم که فارغ از نتیجه ی کتبی و مغادلاتی جلسه بعد ، بی شک باید خدمتتان عرض بدارم اقای جمال زاده نیز از دایره ی واژگان مختص و متمایز هر شخص فراخور رده ی اجتماعیش استفاده میکرده اینکه جمال زاده به عوامل غیر زبانی مؤثر در زبان شخصیت ها با آگاهی و هدف توجه داشته و توانسته با به کارگیری درست متغیرها به القای بهتر مفاهیم اجتماعی در داستان ها کمک کنه.
__ بطور مثال در یکی بود یکی نبود، با توجه به تعداد شخصیت ها، از متغیرها بیش تر استفاده کرده و دو متغیر دین و مذهب و شغل بیش ترین تأثیر را در زبان شخصیت ها داشته ...
بیشتر.....
[][]جلسه دهم
چکیده ی موضوع آموزش نویسندگی خلاق سطح پیشرفته :
مسأله ی اصلی در مبحث تدریس من برای جلسه ی سه شنبه ی پیشه رو ؛ پیدا کردن و تحلیل پیوندها و ارتباط های بین ادبیات معاصر فارسی به ویژه داستان کوتاه فارسی که نوع ادبی جدیدی است و در پیشینه ادبی ایران به این شکل خاص وجود نداشته ؛ با میراث عظیم ادبیات فارسی است. برای این منظور، از نظر بنده نوعی (استاد آموزش فن نویسندگی خلاق کانون پویندگان دانش شهروز براری صیقلانی) یکی از داستان های کوتاه سیمین دانشور به نام «مار و مرد» گزینه ی مناسبیه . تا که انتخاب و بر اساس نظریه بینامتنیت بررسی و تحلیل بشه. روش این پژوهش، توصیفی - تحلیلی و چهارچوب نظری آن بر مبنای نظریه بینامتنیت به ویژه دیدگاه ژرار ژنت در این حوزه پایه ریزی خواهد شد . این چهارچوب از طریق مطالعه ی زمینه موضوع و بررسی ادبیات پژوهش و آثار مرتبط در حوزه نظری و با بررسی وبازکاوی متن داستان مار و مرد و ارتباط آن با متون دیگر با استفاده از منابع تحقیق ترسیم خواهد شد . امید ان دارم که نتایج این پژوهش، بازگو کننده ارتباط وسیع داستان با متون مختلف همچنین عناصرمختلف فرهنگی ما باشه . پس جلسه ی آینده هرکدام باید پس زمینه ی ذهنی خودتون رو با این مورد و جهت زاویه ی نگاهتون به مبحث رو با بنده هم راستا کنید تا به درک درستی از محتوای اموزشی برسید .
پاییز1390رشت بارانی ،کانون پویندگان دانش ،
ژانر جنایی/کارآگاهی یکی از ژانرهای ادبی ای هستش که می توان پیدایش آن را به گفتمان مدرن نسبت داد، از ارتباط این دو با یکدیگر سخن گفت چرا که میان عناصر اصلی داستان های جنایی/کارآگاهی (کارآگاه، توجه به جزئیات و ...) با گفتمان مدرن و نظام معرفت شناسی آن ، تجربه گرایی (پوزیتیویسم)، ارتباط معناداری وجود داره تا آنجا که می توان این ژانر ادبی و عناصر آن را انعکاس دهنده گفتمان مدرن و نظام معرفت شناختی آن ، تجربه گرایی ، دانست. اما نباید ارتباط این دو (ژانر جنایی/کارآگاهی و گفتمان مدرن و نظام معرفت شناختی آن یعنی تجربه گرایی ) را ارتباطی یکسویه دانست؛ اگر با دیدی تبارشناسانه به ارتباط این دو بنگریم، خواهیم دید که ژانر جنایی/کارآگاهی که خود محصول مدرنیته و نظام معرفت شناسی آن است با القاء این باور که تنها راه رسیدن به حقیقت (شناسایی مجرم) استفاده و کاربست روش های تجربه گرایی است، به طرد سایر نظام های معرفت شناختی رقیب پرداخته، سبب استیلا و سلطه گفتمان مدرن و نظام معرفت شناختی آن می شه. به تعبیری دیگر تبارشناسی ژانر جنایی/کارآگاهی خبر از پیوندی ناگسستنی میان قدرت و ژانرهای ادبی می ده.
چکیده ای از موضوع جلسه یازدهم شهروزبراری صیقلانی پاییز 1390
جلسات کانون پویندگان دانش در مجتمع فرهنگی هنری خاتم الانبیا. مدرس »» ._#شهروز براری صیقلانی _. نویسنده و مدرس رسمی دانشکده پردیس امام علی ع تربیت معلم واحد مرکزی و هنرکده سروش و ثامن الائمه
( با سپاس از جناب استاد شاهین کلانتری بابت تولید محتوای آموزشی نویسندگی خلاق سطح مبتدی تا پیشرفته و عرضه ی ان به رایگان برای مشتاقان یادگیری فن نویسندگی. )
___________دا__ستا_ن___تخیلی___________
چگونه یک داستان تخیلی بنویسیم.
__________________گام__اول_________________
گام اول: تا میتوانید داستانهای تخیلی بخوانید.
اگر قصد نوشتنِ یک داستان خیالی حماسی را دارید، خواندن داستانهایی از این ژانر، ایدهی خوبی است. حاصلِ تلاش برای نوشتن در ژانری که هرگز کتابی دربارهاش نخواندهاید، یک اثر پیشپاافتاده خواهد شد و بدونشک، خوانندگانِ مشتاق این ژانر متوجه فقدان توانایی شما خواهند شد.
برخی از نویسندگان مشهورِ ژانر تخیلی عبارتند از: سی. اِس. لوئیس، تی. اِیچ. وایت، فریتس لایبِر، جِی.آر.آر. تالکین، سوزانا کلارک و کِلی لینک.از کتابدارِ کتابخانه یا کتابفروشی محلتان بخواهید تا تعدادی رمان تخیلی معروف کلاسیک را برای مبتدیانِ این ژانر به شما معرفی کند.
____________________گام__دوم______________
گام دوم: تصمیم بگیرید داستان شما شامل چه عناصر جادویی خواهد بود
تمام داستانهای تخیلی شامل عناصر جادویی نمیشوند، اما آن داستانهایی که این عناصر را در خود دارند، با نظم به قلمروی جادو پا میگذارند. جادو به نوعی منطق و روش نیاز دارد و باید برای خوانندگان روشن و غیرمبهم باشد.
برای عناصر جادویی به طور کامل برنامهریزی کنید. به این بیاندیشید که آیا این عناصر به توضیح یا تفسیر نیاز دارند تا برای خوانندگان منطقی برسند و اینکه این عناصر در دنیای شما چه «قوانین» یا محدودیتهایی دارند.اگر داستان شما در یک جامعهی تاریخی اتفاق میافتد (یا در یک جامعهی خیالی بر اساس برخی فرهنگهای تاریخی واقعی)، حتما دربارهی آن جامعه یا فرهنگ تحقیق کنید تا نوشتههایتان از صحت و صداقت برخوردار باشد.
_________________گام__سوم____________
گام سوم: خوانندگان خود را در اوایل داستان تور کنید
جلب توجه خواننده از آغاز، برای هر داستانی مهم است، بهویژه اگر داستان تخیلی باشد. خوانندگان علاقهمند به این ژانر تمایل دارند وقتی که برای خواندن میگذارند، ارزشش را داشته باشد، درنتیجه ناکامی در جلب توجه خوانندگان در آغاز داستان ممکن است سبب از دست رفتن علاقهی آنها شود.
لازم نیست جذابیتهای داستان را مثل بمب در ابتدای داستان منفجر کنید. باوجوداین، حداقل باید به نکات هیجانانگیز و جالبی که در راه است، اشاره کنید.لازم است به نکات هیجانانگیز و جالبی که در ابتدای داستان وعدهشان را دادید، عمل کنید، پس زیر قولتان نزنید.
___________گام___چهارم_________________
گام چهارم: پیش از پدیدار شدن حوادث داستان، شخصیتهای اصلی خود را معرفی کنید
بسیاری از نویسندگان ژانر تخیلی، داستانشان را صحنههای نبرد شروع میکنند. بااینکه این رویکرد میتواند هیجانانگیز باشد و برخی از خصوصیات خاصِ شخصیتهای اصلی را فاش کند، واقعیت این است که خوانندگان متوجه نمیشوند آن شخصیتها که هستند یا چرا مرگ آنها (یا پیروزیشان) معنادار است.
وجود صحنهی نبرد در آغاز داستان بد نیست، اما بدانید که ممکن است برای خوانندگان جالب نباشد.اگر تصمیم گرفتهاید داستان را با یک صحنهی دراماتیک شروع کنید، یک یا دو پاراگراف بعد از آن صحنه فاصله بگیرید تا شخصیتها در ذهن خواننده بنشینند.هنگام معرفی شخصیتها، نام آنها را به کار ببرید. سعی نکنید با به کار بردن «ضمایر» مرموزانه عمل کنید، چون ممکن است خواننده علاقهاش را از دست بدهد
______________________گام___پنجم_________
گام پنجم: از میل شدید به نوشتن همهی جزئیات و توضیحات اجتناب کنید
جزئیات روش خوبی برای تقویت و پیشبرد داستان هستند. با این حال، توضیحات بیش از حد میتواند با تغییر مسیرها و اطلاعات حاشیهای، روند داستان را با مشکل مواجه کند. اجازه بدهید خیالاتی که در سر دارید با انتخاب مهمترین و بهجاترین جزئیات برای هر صفحه، جان بگیرند.
بهجای اینکه جزئیات را با صراحت تشریح کنید، به دنبال راههایی باشید تا به صورت نامحسوس از طریق شرح وضعیت، تفکر و دیالوگ، جزئیات را به داستان اضافه کنید تا از تفصیلهای بیمورد داستان بکاهید و جریان ،داستان را دنبال کنید...
سماجت فراموش نشود. پیوستگی، پیرنگ، ترتیب سیر صعودی ،نزولی عنصر روایی، پیش آگاهی ، کنش، واکنش، نقطه اوج ، مقدمه ، پایان بندی، شخصیت های ایستا پویا ،همراستا، فرعی، ضدقهرمان،،پویا، و....و.... فراموش نشه .
ساعت مون تموم شد، تا پس فردا بدرود
شهروز براری صیقلانی مدرس رسمی سازمان آموزش عالی کشور در مجتمع فرهنگی هنری خاتم الانبیا ،جلسات هفتگی عصر روزهای فرد کانون پویندگان دانش، مدیریت رسول ایرج خانی
+98 09308762028
خ سعدی ، عمارت پویندگان دانش طبقه سوم
هشت گام _ چگونه رمان بنویسیم؟
سپاس از استاد کلانتری بابت تولید محتوای آموزشی.
#نکاتی برای گام های نوشتن رمان؟
#استاد شهروز براری صیقلانی مدرس ارشد و رسمی دانشکده پردیس امام علی ع تربیت معلم واحد مرکزی
_____________________#_1________________
گام اول: سرسخت باشید
دانش گنج است و تمرین کلید آن است. تمرین کنید تا استاد شوید. دائم بنویسید، فرقی نمیکند داستان باشد یا فقط یک فکر یا یک مشاهده. هر چقدر بیشتر بنویسید، نتیجهی بهتری خواهید گرفت. لزومی ندارد نوشتههای شما بیعیبونقص باشد. لزومی ندارد آنگونه از آب دربیاید که از اول میخواستید. چیزی که اهمیت دارد تمرین مداوم است. برای بررسی سبک و سیاق نوشتن، زمان کافی خواهید داشت.
________________#___2____________________
گام دوم: دائم دربارهی داستان، انگیزهها و شخصیتها از خودتان سوال بپرسید
هر چیز و هر کس در رمان شما باید دلیلی برای بودن داشته باشد. اگر میگویید برگ درختان سبز است، فصل بهار یا تابستان را به خواننده القا میکنید. اگر میگویید فلان شخصیت سه روز ریش صورتش را اصلاح نکرده است، برداشت خواننده این است که شاید اجباری در کار است (یا شاید او بازیگر است). هر شخصیتی در داستان برای آنچه انجام میدهد، انگیزه دارد، بنابراین هنگام نوشتن از «آنها» سوال بپرسید: «چرا میخوای سوار اون هواپیما بشی و اون (مرد) رو تو مراکش تنها بذاری؟»
___________________#__3__________________
گام سوم: در مواقعی، از کار فاصله بگیرید تا دورنمایی از داستان به دست آورید
نوشتن با فاصله گرفتنهای موقت بهتر میشود. هنگام بازگشت، اغلب بهتر میتوانید اشکال کارتان را تشخیص دهید، در حالی که این تشخیص هنگام نوشتن، کار دشوارتری است. پس از اتمام یک فصل، یک هفته آن را کنار بگذارید و با یک نگاه تازه، دوباره به آن بازگردید.
چگونه کتاب بنویسیم - انجماد نویسندگی
اگر دچار «انجماد نوشتن» شدهاید (حالتی که در آن قادر نیستید به چیزی که میخواهید بنویسید یا چگونگی ادامهی آن، فکر کنید)، چند روز یا بیشتر دست از نوشتن بردارید و برای آرام کردن افکارتان به موسیقیهای ملایم و آرامبخش گوش دهید.
___________________#__4______________________________________________________________________
گام چهارم: از نظرات دیگران استفاده کنید
اجازه دهید دیگران دستنوشت کتاب شما را بخوانند. با این کار میتوانید نظرات باارزشی را از آنها دریافت کنید و حتی شاید این کار در ادامهی نوشتن هم به شما کمک کند.
_____________________#___5_______________
گام پنجم: نوشتههای بد را دور بیندازید
تعجبی ندارد که نوشتههای بسیاری، خوب از کار در نیایند. از حذف شخصیتها، طرح داستان و هر چیز دیگری از کتاب که مؤثر واقع نمیشود، نترسید. همچنین، از افزودن عناصر و شخصیتهای جدید که رخنهها را پر میکنند و به نوشتهی شما معنا میبخشند، نترسید. در مورد موضوعات غیرداستانی، هرگز از یافتن حقایق بیشتر برای پشتیبانی از گفتههایتان نترسید!
چگونه کتاب بنویسیم - کاغذ مچاله
_________#__6__________________________
گام ششم: یادتان باشد بسیاری از نویسندگان پیش از یافتن ایدههای ناب، پیشنویسهای زیادی را روانهی سطل آشغال کردهاند
ورونیکا راث، نویسندهی رمان سهگانهی «سنتشکن» را در نظر بگیرید. او در وبلاگ خودش میگوید وقتی در کالج درس میخواند حداقل ۴۸ بار برای یافتن ایدهی این کتاب تلاش کرد.
____________________________#_7_________
گام هفتم: از دانستههایتان بنویسید
اگر به این گفتهی قدیمی عمل کنید، یا نتیجه میگیرید یا نتیجه نمیگیرید. خوب است که پیش از نوشتن نیاز نداشته باشید یک دنیا تحقیق کنید، اما اندکی تحقیق ضرر ندارد. به علاوه، تمرین خوبی است. نوشتن دربارهی موضوعات جدید میتواند افق دید شما به روی ایدههای جدید را باز کند
_______#_8_______________________________
گام هشتم: سماجت به خرج دهید
سعی کنید همیشه ایدههای تازه از ذهنتان تراوش کند تا بهانهای برای ننوشتن نداشته باشید. لازم نیست همه چیز داستان سر جای خودش باشد، همین که خواننده را راضی کند، کافی است. اگر از نوشتن خسته شدید، به خودتان زمان بدهید تا با دنیای بیرون تماس برقرار کنید، درست جایی که زادگاه ایدههای جدید است، یا نویسندگی آزاد (نوشتن بدون توجه به املا، دستور زبان، ویرایش یا موضوع) را تجربه کنید و فقط و فقط بنویسید، حتی اگر به نظرتان بد بیاید.